کاف

نوشته های یک کاف بیگانه

کاف

نوشته های یک کاف بیگانه

سلام خوش آمدید

که کردار ماند ز ما یادگار

يكشنبه, ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ۱۲:۱۶ ب.ظ

ثانیه، دقیقه ،‌ ماه ها و سالهاست که دارم با این دیو سیاه میجنگم.

تقریبا  دارم شکست میخورم.

من آدم شادی نیستم و اگر کلمات اذییتون میکنه من متاسف هستم. جایی برای تخلیه این فشار ندارم و به خودم حق میدم که اینجا حقارت این واژه ها رو به دوش بکشم.

حدود یک و نیم ساعت وقت آزاد دارم و سعی میکنم این وقت رو با صرف کاری که دوست دارم یعنی نوشتن بگذرونم.

ذهن من خیلی آشفته هست و مدام داره استرس فرضی القا شده رو تحمل میکنه.

حتی نوشتن رو کاغذ هم منیج خوبی بهم نمیده و من لابلای کارهای انباشته شده دارم ساعات مفید عمرم رو از دست میدم و له میشم.

پردازش موازی کارها بهم نتیجه جالبی نمیده و تقریبا بازدهی کمی داره اما مجبور میشم برای کاهش فشار از پردازش موازی استفاده کنم.

حس حال استرسی و آغشته به غم دارم که باعث میشه کل روزها و هفته برام جهنم بگذره.

وسط لبخندها استرس میاد سراغم و جهنم میشم.

خیلی وقته منتظرم یکی از غیب برسه و بپرسه علیرضا چته؟ چی شده؟ چی اذیت میکنه؟ چطوری درست میشه؟

از زاویه خودم که به خودم نگاه میکنم چیزی جز سیاهی پشتم نمیبینم.. اما شاید اگه یکی گردنش درازتر باشه بتونه نور رو پشت سرم ببینه..

من نیاز دارم به جایی تعلق داشته باشم و اهمیت پیدا کنم. اونجاست که میتونم به خودم کمک کنم.

دارم به حرفای محسن چاوشی فکر میکنم که چقدر درد کشیده بود و تو آهنگش گفته بود ''شبایی که این زخم ها رو میشمردم کجا بودی؟''

12:23 دقیقه هست و من تو کلاس خالی آهنگ شجریان گذاشتم دارم گوش میدم.

هر دفعه که گوشیم زنگ میخوره سریع بیصدا میکنم که بتونم آهنگه رو بهتر گوش کنم.

تو این آشفتگی ها فقط دفترچم و شجریان رفیق شفیق بودن..

خسته هستم خیلی خسته..

من دیگر انگیزه ای ندارم. اما باید باز به سمت جلو حرکت کنم.

دوست ندارم داستانم زود تموم شه..

  • یک کاف

نظرات (۱)

  • معلّم آینده
  • سلام

    اول اومدم توی یه پلتفرم دیگه بنویسم و بپرسم حالتو و‌نوشتم ولی دیدم خیلی کلیشه ایی و مسخره میشه!

    بنابراین اینجا نوشتم

    امیدوارم حالت خوب باشه و همه آدم ها روز های خوب و بد دارند میگذره به وقتش 

    پاسخ:
    زندگی بالا پایین های زیادی داره، روزهای خوب .. روزهای بد
    اما منظور من اینجا، یک حلقه تکرار پذیر هست و یک آشفتگی دایمی که سالهاست دارم باهاش میجنگم.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    طبقه بندی موضوعی