کاف

نوشته های یک کاف بیگانه

کاف

نوشته های یک کاف بیگانه

سلام خوش آمدید

زمان درست رها کردن

يكشنبه, ۲۱ آبان ۱۴۰۲، ۰۹:۰۴ ق.ظ

یجایی خونده بودم زمان درست رها کردن نجاتمون میده از وایسادن در جای اشتباه.

یعنی از جایی که چشمه نمیجوشه، انتظار زمین حاصلخیز داشتن اشتباست.

کلاس کارگاه صبح تشکیل نشد و این دلیل بر علت شد که من اینجا باشم و افکارم رو بریزم بیرون.

در لابلای فشارها قایم شدم و دارم بیخیال تر از قبل ادامه میدم.

کنار این بدن بی جون و خاکستر شده، یک درخت سرو داره جوانه میزنه و من خیلی خوش شانسم که علیرضا هنوز زندست.

هنوز مدیریت زمان رو نتونستم اوکی کنم و دارم به خودم فرسایش میدم که از بابت این موضوع خیلی اذیت و تحت فشار هستم.

تو شهریور اصلا فکر نمیکردم که بتونم رنگ پاییز و زمستون امسال رو ببینم.

اما زمان میگذره و ما آدم های جدیدی میشیم.

رنگ زرد ما نشانه ای از عشق است و بس ...

باز جای دیگری خوندم که نوشته بود کدوم بازی رو تا آخر عمر فراموش نمیکنید؟

از سال 1392 به بعد من هیچکدوم از بازی های سپاهان رو از دست ندادم. و در تموم این مدت هربازی رو بیش از سه چهار بار دیدم.

تو این 10 سال من دوتا بازی رو خیلی دوست داشتم یکیش برمیگرده به تاریخ ۴ مهر 1398 یکی دیگه هم ۲۱ اسفند 1392..

شاید بچگونه بنظر برسه اما عاشقانه سپاهان رو دوست دارم.

در روزهای یکنواخت زندگیم این عشق بارها به کمکم اومده و من رو نجات داده..

گفتم شما چرت و پرت های من رو زیاد میخونید این یکی رو هم بدونید..

دیگه در مورد چی بگم؟

چی دارم توضیح بدم؟

اگر امروز دعوت نشم یه کار خوب بد دیگه انجام میدم و شحصیتی خودم رو میندازم سمت جلو..

در واقع دنبال بهونه ام.

 

از چشم خود مرا گله هست و ز یاس نیست

دانم که هرچه کرد به جانم، امید کرد.

  • یک کاف

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طبقه بندی موضوعی