کاف

نوشته های یک کاف بیگانه

کاف

نوشته های یک کاف بیگانه

سلام خوش آمدید

کهنه بیرون کن گرت میل نویست

جمعه, ۱۲ آبان ۱۴۰۲، ۰۹:۵۸ ب.ظ

خب باز در سکوت شب به سمت کلمات بی پناه هجوم میارم و شروع به نوشتن می کنم.

یادم میاد آخرین بار گفتم موضوع رو پذیرفتم اما در واقع به هممون گفتم، همچنان در حال فرار از واقعیت هستم. هر ثانیه شرایط متفاوت رو تجربه میکنم و این باعث میشه درستی گفتار نداشته باشم.

در واقع رفتاری شبیه نمودار تنش - کرنش رو دارم تجربه میکنم. یعنی اینکه در حد متناسب دارم تنش های متوسط رو تجربه میکنم و به کرنشم ادامه میدم یک موضوع عادی هست و از این بابت ابایی ندارم و سختی فرسایش رو تحمل میکنم، اما ترسم برای زمانی هست که به نقطه عطف الاستیستیه برسم.

زیاد دوست ندارم بحث رو مکانیکی پیش ببرم چون فکر نکنم کسی منظور رو متوجه بشه! "چه بهتر!"

چی بگم؟ چی دارم بگم؟ از این زندگی یکنواخت من هیج موضوع جذابی برای نوشتن بیرون نمیاد و سرهم کردن جملات از قبل سخت تر بنظر میاد.

دوست ندارم دیگه درمورد ایده ها، کارهام و خودم صحبت کنم. خیلی سخته که بتونم جلوی خودم رو بگیرم چون همیشه تو خلا وجودم به دنبال تشویق و توجه میگردم.

باید جدی تر رفتار کنم. و دایره آدم های زندگیم رو مرتب کنم و هرکس رو سرجای خودش بزارم.

وابستگی به آدم ها رو باید کنار بزارم. جوری که هر روز دارم بهش فکر میکنم اذیتم میکنه، شاید به خاطر تمرکزه؟ آیا واقعا من تمرکز کافی رو ندارم؟

هفته جدید از فردا شروع میشه. مثل گذشته بهونه ای برای سردرد ندارم. این هفته بیشتر تلاش میکنم و اون خلاهایی که نیاز هست رو پر میکنم.

زمستون داره میرسه و من دوست ندارم مثل پارسال تو پاییز بمونم و خزون باشم.

حرفی ندارم.

 

  • یک کاف

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طبقه بندی موضوعی