یهویی تمام من فروریخت!
تمامی فشار ممکن رو دارم تجربه میکنم.
پس از آبان، الان دارم لحظات پر استرس رو تحمل میکنم!
- ۱ نظر
- ۰۹ اسفند ۰۲ ، ۱۷:۱۸
یهویی تمام من فروریخت!
تمامی فشار ممکن رو دارم تجربه میکنم.
پس از آبان، الان دارم لحظات پر استرس رو تحمل میکنم!
سلام گرم به شما..
از لا به لای ترس ها و شروع موفق کارها به شما سلام می کنم.
خسته هستم. اما خوشحالم که ۱۸ روز ثبات داشتم و تونستم خیلی چیزها رو جلو ببرم.
ایستا نبودم و به سمت جلو حرکت کردم.
خسته هستم،خیلی خسته...
ذهنم رو دارم آماده میکنم اما فیزیکی هی خسته میشم و بدن درد میگیرم.
میگه آدما نود درصد مقصر شکست هاشون خودشونن!
تا وقتی یاد نگیریم تا لحظه آخر بجنگیم چیزی جز باخت نصیبمون نمیشه!
داشتم به یکسال پیش فکر میکردم قبل از اینکه نسبت به ادامه خودم دچار تردید بشم همچیز آروم بود.
تازه تغییر رشته داده بودم و فکر میکردم توی مسیر درست قرار گرفتم. از همه مهمتر اتفاقی برای مادر و خواهرم نیفتاده بود.
الان ساعت ۲:۱۹ هست و من تازه از خواب بیدار شدم.
برای خودم شام درست کردم.
و نشستم دارم اینجا مینویسم
گفت همه آدمای شهر یه روزی یه گوشه نشستن و با این آهنگ گریه کردن!
راست میگفت.
منم روزی همین حس رو تجربه کردم.
در رابطه قطع ارتباط با چندتا دوستام با من، جا داره تشکر کنم از همهی انسانهایی که حضورشون رو از ما دریغ کردن تا ما بفهمیم زندگی بدون اونها بدون تو مخیاشون و بدون غرور تخ××شون چقدر زیباتره..
با خودم برای نوشتن سر جنگ داشتم که ننویسم.
شرح عملکرد من تو این روزها میتونه خاطره خوبی باشه برای سال های آینده،
خسته نیستم چون تونستم به ترکیب ایده آلم دست پیدا کنم و بهینه سازی داشته باشم.