کاف

نوشته های یک کاف بیگانه

کاف

نوشته های یک کاف بیگانه

سلام خوش آمدید

روز نود و دوم، رفتن آنها پایان نیست

دوشنبه, ۴ شهریور ۱۴۰۴، ۰۴:۰۴ ب.ظ

قلبم شکسته و خیلی ناراحتم.

دوروز هست نخوابیدم. و  تو فکرم.

خیلی ناراحتم.

اما چیکار میشه کرد؟

کسی که دوست داری رو از دست میدی.

تو این یک هفته به اندازه یکسال غصه خوردم. شاید بتونم فراموش کنم اما تحقیری که شدم هرگز.

خودم رو گم و گور میکنم و کار و تلاشم رو بیشتر میکنم. قرار نیست زندگیم متوقف بشه. شاید یجای بهتر، یه اتفاق خوب تر این غم رو از دلم بشوره و ببره.

تا اون روز تلاش میکنم و دست از تلاش برنمیدارم.

آروم بی سرو صدا..

  • یک کاف

نظرات (۳)

خیلی سخته

ولی میگذره و تجربه ی خوبی توش نهفته س.

پاسخ:
همیشه اتفاقات بد سبب تجربه ان.
  • ‌‌‌ ‌‌‌تیرزاد
  • "آروم بی سرو صدا..." 👌🫠🍃

    پاسخ:
    :))

    چقدر سخت🥲🥲💔

     

    و از طرفی درس خوندن با دلِ شکسته یکی از کارهای سخت دنیاست🥲💔

    پاسخ:
    اره خیلی ذهنم رو درگیر کرده 
    بدجور

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی