تا شب مرگ پایان نرسد بازی ما..
تا شب مرگ پایان نرسد بازی ما..
خیلی خسته هستم. درسارو تا حدودی ول کردم و از این تصمیمم یکم خرسندم.
امروز تو کلاس کارگاه یه دختری رو دیدم ازش خیلی خوشم اومد.
دختره عنق بود. موهای جلوش فر بود و بخاطر پوست سفیدش فنچ میزد..
نمیدونم چندبار چشم تو چشم شدم باهاش و حس خوبی نسبت بهش پیدا کردم.
خیلی وقته اینجا هستم اما کسی اینجوری توجه منو جلب نکرده بود.
فکرکنم بعد کلاسای این هفته قسمت نشه ببینمش.
بگذریم..
حس میکنم استعدادهایی که دارم به خاطر فن بیانم پنهون مونده..
آخرین بار یکی گفت خیلی کند حرف میزنی..
اما من نمیدونم.
شاید مشکلی نداشته باشم و به خاطر کمالگراییم که اینجوری فکر میکنم.
خیلی خسته هستم.
شیب پیشرفتم شروع شده اما مقدارش کم هست.
موضوعات زیادی برای ناراحی و غصه خوردن وجود داره اما سعی میکنم بهش فکر نکنم.
کم کم دارم چیزهای برای ارایه دادن پیدا میکنم که این برای شما ترسناکه..
سلام ما آدم ها هر کدوم یه سری نقاط ضعف ونقاط قوت داریم.
اول میخواستم بنویسم نقص ولی نقص با نقطه ضعف وقوت فرق داره نقص نبوده از اول مثل کسی که متولد میشه و از بچگی دست نداره یا نابینا هست!ولی نقاط ضعف به مرور حل و رفع میشه!
کمالگرایی هم خوبه ولی نه تا حدی که فرد باعث بشه مدام فکرشو درگیر کنه و از اصل دور بشه!
اون یه نفر هم حرف الکی زده رو عقلش نبوده!
به حرف هر آدمی نباید بها داد!
موفق و پیروز باشی
____
لطفاً این قسمت رو پاک کن که مینویسم خیلی ممنون میشم🙏
الان وبلاگمو چک کردم ببخشید از اینکه پیامت رو دیر دیدم و ممنون بابت ابراز نگرانی و جویای احوال بودنت.