کاف

نوشته های یک کاف بیگانه

کاف

نوشته های یک کاف بیگانه

سلام خوش آمدید

اتفاقی نیفتاد.

  • ۱ نظر
  • ۲۶ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۱:۴۳
  • یک کاف

امروز خیلی روز درگیر کننده ای بود اما از نظر تایمینگ عالی و فوق العاده گذروندم

  • ۱ نظر
  • ۲۵ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۱:۲۲
  • یک کاف

امروز از 7 ساعت، 7 ساعت و بیست دقیقه فعال بودم.

میتونستم امار رو به 8 ساعت برسونم و با یک تمرکز عالی کار رو تموم کنم

اما وقتی تلگرامم رو باز کردم کلا تمرکز رو از دست دادم

  • ۰ نظر
  • ۲۴ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۰:۵۵
  • یک کاف

امروز روز خسته ای کننده ای بود تقریبا.

از 6 ساعتی که قرار بود. فعال باشم فقط 4 ساعت و 40 دقیقه فعال بودم.

  • ۲ نظر
  • ۲۳ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۰:۴۶
  • یک کاف

امروز ۷ ساعت از ۸ ساعت ممکن فعال بودم.

دیشب دیر خوابیدم و ۲ ساعت توی رفت و امد بودم.

  • ۰ نظر
  • ۲۲ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۰:۲۶
  • یک کاف

خب امروز به اندازه کافی تلاش کردم و طوفانی شروع کردم، فرصتی برای استراحت نذاشتم و از 8:30 صبح شروع کردم.

  • ۰ نظر
  • ۲۱ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۱:۰۴
  • یک کاف

بعضی وقت ها منفعل بودن و سپردن خودت تو دست جریان زندگی، نتیجه ای جز سرگردانی نداره..

  • ۲ نظر
  • ۲۰ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۱:۰۱
  • یک کاف

تو هیچ‌گاه این را نخواهی خواند،
چرا که دیگر نمی‌توانی.
چرا که رفتی.

  • ۰ نظر
  • ۱۵ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۱:۲۵
  • یک کاف

گفت:
«از تو رفته‌ترها هم برگشتن...»
اما من هیچ‌وقت نرفته بودم.
برای برگشتن، باید رفته باشی.

  • ۱ نظر
  • ۱۳ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۷:۴۴
  • یک کاف

خداحافظ…

وقت آن رسیده که بروم، در سکوت، در لاک خودم، دور از هیاهو و تلاش‌های بی‌نتیجه. پنج سال جنگیدم، دویدم، اما حالا دیگر توان ادامه دادن ندارم.

اما شاید این پایان نباشد… شاید فقط یک وقفه باشد. شاید در فصل بعدی، دوباره نوشتن را از سر بگیرم، دوباره برخیزم، دوباره با افتخار بگویم: من توانستم، من برگشتم.

تا آن روز، خداحافظ…

  • ۰ نظر
  • ۱۲ فروردين ۰۴ ، ۰۰:۱۷
  • یک کاف