کاف

نوشته های یک کاف بیگانه

کاف

نوشته های یک کاف بیگانه

سلام خوش آمدید

خلاص بی تو بند است

شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۶:۵۵ ب.ظ

غبار غم و تاریکی تو این مضطرب ترین روزهای زندگیم بر روم چیره شده..

چیزی نیست آرومم کنه و مجبورم بنویسم.

دوست ندارم انرژی منفی بودم اما کثافت ترین و بدترین حال ممکن رو دارم تجربه میکنم.

کثافت ترین و بدترین حال از مهر که اینجا بودم.

اضطراب پاهام رو سست کرده حتی نمیتونم صاف راه برم.

جلوی خودم رو گرفتم. خیلی گرفتم. خیلی..

دارم با این استرس و تپش قلب خفه میشم.

از بیرون استواری خودم رو حفظ کردم و نمیزارم اشکی رو زمین بریزه یا زانویی کج بشه.

حس و حال خیلی خیلی بدی دارم نمیتونم.

امیدوارم خورشید از پشت این ابر بزنه بیرون، چون تحمل این لحظات واقعا سخت هست.

میدونم که میگذره ولی سخت..

  • یک کاف

نظرات (۳)

غم به کاف ها نمیاد ....🥲

حالا باز اگه صاد باشن یه چیزی....

پاسخ:
امم

ناراحت شدم

یک مست دوست نداره خماری مردم رو ببینه

یه شات میقولی؟

پاسخ:
شوخی جالبی نیست 
  • •° 𝓚𝓲𝓶𝓲𝓪 °•
  • الان بهتری؟

    پاسخ:
    قطعا در این لحظه بله

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی