من همگی درد شوم تا به درمان برسم.
درون قلبم هیچگونه انرژی برای تنفر از کسی ندارم و قلبم جایی برای چنین آلودگی هایی ندارد.
به رسم هر یکشنبه اومدم کافه پایین و بساطم رو اونجا پهن کردم و دارم مینویسم.
پیچیدگی برنامه هام یکم افزایش پیدا کرده اما این هفته با شرایط رضایت بخش در حال انجام دادنشون هستم. و سعی میکنم این هفته نقطه آخری باشه که من اینجا ایستادم.
میز روبروییم دوتا دانشجوی دختر ارشد نشستن و زیبای مقبولی دارن..
متاسفانه هر لحظه حواسم پرتشون میشه:D
علیرضا آدم باش..
حدود ۴۰ دقیقه تایم مرده داشتم که میتونستم ازش استفاده کنم اما خوشبختانه یا متاسفانه به نوشتن و استراحت اختصاص دادم.
همچنان در حال پیدا کردن کلیدهای گمشده هستم و تمام توانم رو به این اختصاص دادم که موج آشفتگی های ذهنم رو به خط صاف تبدیل کنم.
دوست دارم پیشرفت کنم و به سمت جلو قدم بردارم.
شرایط روحی الانم وضعیت نرمالی هست و عامل بازدارنده ای تو وجود خودم نمیبینم.
نسبت به هفته قبل تغییرات زیادی داشتم و آرومتر شدم. هرچقدر که بتونم آرومتر باشم و جدیت بیشتری به خرج بدم. مقبولیت بیشتری پیدا میکنم.
فعلا حرفی ندارم و مشغول میشم.
- ۰۲/۰۹/۰۵
زیبایی مقبولی دارند ولی باید زیبایی۱۰۰٪بشه؛)
اینکه وضعیت نرمال و خوبی باشه هم خوبه و مورد رضایته
آروم پیش رفتن و آروم بودن چیزیه که منم نیازش دارم.