کاف

نوشته های یک کاف بیگانه

کاف

نوشته های یک کاف بیگانه

سلام خوش آمدید

اوه پسر چقدر خسته و خواب آلودم..

  • ۰ نظر
  • ۰۱ مرداد ۰۳ ، ۱۲:۳۴
  • یک کاف

پسر واقعا تو نقطه عجیبی متوقف شدم و گیر کردم!

  • یک کاف

فصل ششم داره عجیب غریب میگذره
زمان تو فصل ششم داره مثل باد میگذره و تاثیر این اتفاقات بزودی در من نمایان میشه!

  • یک کاف

اوه پسر تو فصل ششم همچیز حروم شد.
وقت، همچیز نابود شد
امیدوارم ترکش هاش سریع از بین بره

  • یک کاف

دیروز روز پر استرسی بود پروژه h رو تموم کردم.

برای امروز برنامه ای ندارم و فقط سردرد!

  • یک کاف

دیروز روز فاجعه باری بود امروز به مراتب فاجعه بار تر!

  • یک کاف

پومودروهای روز گذشته  10 +2 + 1 انجام شد.

دیروز ۹ امتیاز کسب کردم و رسیدم به قله ۶۸!

  • یک کاف

فصل پنجم یکی از جالب ترین فصل ها بود که به صورت ارادی شروع و تموم شد.

وارد فصل موقت و گذرای ششم میشیم.

  • یک کاف

اصلا دوست نداشتم هیچ گپی بین آرشیوهام بیفته پس برگشتم که بنویسم.

ترم تموم شد و من اینجا هستم که با دو غول بجنگم.

دیروز به خوبی متوجه شدم که من به شدت فرد ترسویی هستم. ترسوی ترسو..

  • یک کاف

فصل پنجم فعلا داره میگذره و هیچ اتفاق هیجان انگیز و ناراحت کننده ای توش دخیل نبوده..

زمان داره میگذره و فعلا به خودم اجازه غر زدن نمیدم.

  • ۲ نظر
  • ۲۵ خرداد ۰۳ ، ۲۳:۲۹
  • یک کاف